قسمت هفتم:هویزه و بنی صدر

وبگاه جامع شهید علم الهدی | وبسایت جامع شهید سید حسین علم الهدی | قسمت هفتم:هویزه و بنی صدر
بنی صدر و هویزه

🔺 در ایام چهل و یکمین سالگرد حماسه هویزه مروری کرده ایم بر اقدامات و دیدگاه های «ابوالحسن بنی صدر» در روزهای قبل و بعد از حماسه هویزه

⭕️ ارتش، آری؛ سپاه، نه!
🔹 رحیم موسوی که آن زمان فرماندار سوسنگرد بوده درباره سومین عملیات دوره فرماندهی بنی صدر می گوید:«بنی صدر می گفت این یک جنگ کلاسیک است؛ تانک در برابر تانک. بنی صدر بهره سیاسی عملیات را می خواست. فکر می کرد با پیروزی در این عملیات، جایگاه سیاسی اش تضمین می شود. حتی پیش امام رفته و گفته بود اگر در کار ارتش دخالت نکنند، عراقی ها را از منطقه اشغالی بیرون می کنیم.»
🔹 علی اکبر زحمتکش؛ از نیروهای سپاه سوسنگرد نیز این گفته را تأیید می کند:«خبردار شدیم می خواهد حمله ای از هویزه صورت گیرد. اول قرار نبود سپاه شرکت کند. بنی صدر نمی گذاشت.»
🔹 سردار یونس شریفی درباره حضور نیروهای سپاه این عملیات که اسم «نصر» یا «نصر نهایی» رویش گذاشتند، خاطرات جالبی دارد:«2-3 روز به عملیات مانده بود که دیدم حسین ناراحت و عصبانی وارد مقر سپاه در هویزه شد. معلوم شد بنی صدر دستور داده که بچه های سپاه هویزه و علم الهدی نباید در عملیات نصر شرکت کنند. بلافاصله من و علم الهدی سوار ماشینی شدیم و رفتیم سوسنگرد. دیدیم بچه های سپاه سوسنگرد هم خیلی ناراحت و افسرده خاطر هستند.
🔹 در آنجا جلسه ای گرفته شد و فرماندهان ارتش، صراحتا اعلام کردند که اگر بچه های سپاه در عملیات نصر شرکت نکنند، آنها نیز نمی توانند عملیات را خوب انجام دهند. لذا هر طور بود خود فرماندهان ارتش، بنی صدر را متقاعد کردند. من و علم الهدی شاد و خوشحال به هویزه برگشتیم.

⭕️ شما باید نظم داشته باشید
🔹 در همین اوضاع و احوال خبر رسید بنی صدر می خواهد به هویزه بیاید و از نزدیک در جریان امور و کارها قرار بگیرد. علم الهدی به من گفت: تو و چند نفر از بچه های سپاه به مقر ارتشی ها بروید، تا اگر بنی صدر سؤالی داشت از شما بپرسد.
🔹 در مقر، بنی صدر با لباس نظامی و در حالی که کلاهخودی به سر داشت، آمد و از یگان های ویژه ارتش مستقر در یک کیلومتری هویزه بازدید کرد.
🔹 بازدیدش که تمام شد، موقع سوار شدن به ماشین، ما را دید.
🔹 ما با لباس بسیجی بودیم و یکی از فرماندهان ارتش که همراهش بود، معرفی مان کرد که اینها بچه های سپاه هویزه هستند.
🔹 بنی صدر به طرف ما آمد. رو به من کرد و پرسید:
❓شما بسیجی هستید؟
🔹 بعد بدون آنکه منتظر پاسخ بماند با همان صدای خاصش گفت:
🔸 شما باید نظم داشته باشید؛ نظم!
🔹 این را گفت و ما را در عالم خود رها کرد و رفت.
🔹 من از رفتار متکبرانه و توهین آمیز او با سپاه خیلی ناراحت شدم و در برگشت، ماجرا را برای سید حسین تعریف کردم. ایشان هم گفت: چنین رفتاری بعید نبود. ایشان میانه خوبی با بچه های سپاه ندارد.»

@shohaday_hoveizeh